شش ذهنیت موفقیتآفرین رهبران سازمانی زن
نی که در ابتدای مسیر شغلی خود قرار دارند، به خوبی میدانند که ساختنیک مسیر شغلی و زندگی پایدار، کار آسانی نیست. آنها با کلافهای سردرگم موانع، مسیرهایانحرافی و دوربرگردانهای مختلف مواجه خواهند شد و گاهی حتی به بنبست خواهند رسید.آنها دوست دارند که داستان موفقیتها، شکستها و انعطافپذیری رهروان پیشین این مسیررا بشنوند. پژوهشی که موسسه کوئست (QUEST) انجام داده، ? ذهنیت مختلف مدیران توانمندزن را نشان میدهد. این مقاله توضیح میدهد که چگونه این مدیران ارشد فکر میکنند وچگونه میتوانند نقشهراهی در ابتدای ورود به بازار کار طراحی کنند و با استفاده ازذهنیتهای قدرتمند به موفقیت برسند.مدیران زن موفق چگونه مسیر شغلی پایدار خود را میسازند؟این پرسش برای بسیاری از ن جاهطلب امروز مطرح است. آنها دوست دارند داستان سفرافرادی را که پیش از این، چنین مسیری را پیموده و به مقصد رسیدهاند، بشنوند. نسل آیندهمدیران زن که تعدادی از آنها ممکن است همین امروز مسیر شغلی خود را شروع کرده باشند،فارغ از الهام گرفتن از داستان پیشینیان خود، بهدنبال توصیههای عملی هستند. آنهامیخواهند بدانند که برای آمادگی در تصمیمگیریهای دشوار، بده بستانها، اتفاقات غیرمنتظرهو ناملایماتی که انتظارشان را میکشد، چه توانمندیهایی باید کسب کنند.ما برای پاسخدادن به این پرسش با مدیران ارشد زن در جهان مصاحبه کردیم و رمز موفقیت آنها را پرسیدیم.آنها برایمان هم از مهارتها و توانمندیهایشان صحبت کردند و هم ذهنیتی را که منجربه شکلگیری کلیت مسیر شغلی و زندگی آنها شده شرح دادند.
نقشه راه مدیران زن توانمند
زمانی که صحبت از مهارتها میشود، این ن تخصص فنی عمیقی از خود نشانمیدهند. فعالیت روزانه و مسوولیتهای آنها نشاندهنده تسلط آنها بر حوزههای فعالیتشاناست؛ چه این حوزه فعالیت، منابع انسانی باشد یا مسائل حقوقی، مدیریت ریسک، تولید یاحوزههای دیگر. آنها همچنین از آگاهی بالایی نسبت به وضعیت صنعتی که در آن مشغول هستندو البته شرایط و فرهنگ سازمانی خودشان برخوردارند. آنها درک گستردهای از حوزههایمختلف فعالیت سازمان خود داشته و شم کسبوکار هم دارند. آنها به ویژه فعالیتهای اثرگذارکسبوکارشان را به خوبی درک میکنند. علاوهبر این مهارتها، آنها روابط اجتماعی قوی،توانایی حل مساله و برانگیختن افراد را هم دارا هستند.تقریبا تمام مهارتها و توانمندیهایفنی یاد شده در بین مدیران زنی که با آنها مصاحبه شد، مشترک است. به این صورت، میتوانبیان کرد که چنین مهارتهایی لازمه موفقیت یک مدیر زن است. با این حال، نگرش و ذهنیتهرکدام از آنها تفاوت داشت؛ ذهنیتی که باعث میشود بتوانند از نقاط قوت خود بهره ببرند.این ذهنیتها، دلیل واقعی تفاوت مدیران زن بود.بهطور کلی ? ذهنیت و طرز تفکر کلی بینمصاحبهشوندگان دیده میشد. این مدیران، افرادی متکی به خود هستند و مسوولیت بالاییبرای رشد و پیشرفت شغلیشان نشان میدهند. آنها اجتماعی هستند و بهخوبی از نقش دیگراندر موفقیتهای شغلیشان قدردانی میکنند. آنها تشنه ماجراجویی هستند و از ابهامهاو ریسکها استقبال میکنند. آنها به این دلیل که عقیده دارند هرکس نتواند برنامهریزیکند، برای شکست برنامهریزی کرده است»، اهداف و برنامههای خود را بهطور دقیق مشخصمیکنند. آنها روی خود تمرکز میکنند تا خودشناسی و توانمندیهایشان را ارتقا دهند.آنها به جهان بیرون توجه میکنند و جویای دانش هستند و به همین دلیل نسبت به جهان واطرافیان خود کنجکاو هستند. این ? ذهنیت، تفاوت بین سرعت پیشرفت مسیرهای شغلی مصاحبهشوندگانرا باعث شده بود.
حل تضاد بین ذهنیتها
یافته پژوهش ما این است که ذهنیت مدیران زن، بدون تغییر، ساده یا واحدنیست. طی مصاحبههای عمیقی که با آنها انجام شد، ابراز کردند که نگاهشان به این ذهنیتهابه شکل مجموعهای از ذهنیتهای همزاد (دوگانه) است. آنچه که به شکل تضاد یا تقابل بیناین ذهنیتها دیده میشود، در حقیقت مولفه لازم برای موفقیت هر رهبر سازمانی است. مدیرانزن موفق، آنهایی هستند که توانستهاند مسیر شغلی خود را براساس سه مجموعه همزاد ایجادکنند.
این مدیران با ذهنیتهای به ظاهر متضاد کنار آمدهاند و به شکلی پویاو موثر از هر دوی آنها برای موفقیت شغلی خود، سازمانهایشان و زندگیشان بهره میبرند.آنها نشان دادهاند که در بهکارگیری ذهنیتهای مختلف پویایی به خرج میدهند و هر کداماز آنها میتوانند براساس شرایط موجود، مرحله مسیر شغلی یا رویاهایشان میزان استفادهاز یک ذهنیت را افزایش داده و از ذهنیت دیگر کمتر استفاده کنند. ذهنیتهای آنها، سیال،انعطافپذیر و غیرقطعی است. میتوان به این توانایی و ویژگی آنها چابکی ذهنیت» گفت.درطرف مقابل، همانطور که دیدگاه منفی نسبت به خود، توانمندیها، نقاط قوت و ویژگیهایاساسی هر فرد باعث میشود تا موانعی خودساخته در مسیر حرکتی افراد پیش آید، ذهنیتهایمحدودکننده و غیرپویا هم ن را از رسیدن به بالاترین پتانسیلهای شغلیشان بازمیدارد.آندسته از مدیران زن که توانستهاند شغل و زندگی خود را با موفقیت دنبال کنند، کسانیهستند که درک خوبی از وم تعادل ظریف، پویا و قدرتمند بین ذهنیتهایشان دارند. آنهابا مسوولیتپذیری شخصی شده، اوضاع زندگیشان را در دست میگیرند و در عین حال از نقشو اثر دیگران در موفقیتهای شغلیشان آگاه هستند.
بسیاری از نی که در مسیر شغلی خود شکست میخورند، در بهرهگیری ازیکی از ذهنیتها افراط میکنند:
• آنها احتمالا یا ذهنیتی کاملا فردگرا» دارند یا ذهنیتیکاملا جمعگرا». به این صورت یا بهطور کامل بر خود تکیه میکنند و فرصت همکاری ونفع بردن از سخاوت و حمایت دیگران را از دست میدهند یا آنکه منتظر دیگران میمانندکه شرایط را مهیا سازند و خودشان مسوولیتی بر عهده نمیگیرند.• آنها ممکن استماجراجو» یا برنامهریز» محض باشند. آنها ممکن است آنقدر در برنامهریزی خود دقتو سختگیری نشان دهند که تغییرات و فرصتهای شغلی را نبینند یا حتی از این هراس داشتهباشند که تغییرات جدید، کنترل اوضاع را از دست آنها خارج کند. در طرف مقابل، ممکن استفرد مشابهی به قدری در ماجراجویی و استقبال از تغییرات جدید افراط کند که برنامهریزیرا کلا فراموش کرده و با رویهای منفعلانه، به اولویتهای شغلی خود و سازمانش بیتوجهباشد. چنین فردی سر از یک زندگی بیسامان، کمبازده و واکنشگرا درمیآورد که شبیهیک صندوق ورودی» است. هر روز پیام جدیدی میرسد، اتفاق و تغییر جدیدی پیش میآید وچنین فردی را به مسیر جدیدی هدایت میکند. او باید در زندگی خود یک صندوق خروجی» مطابقبا اولویتها، اهداف و چشماندازهایش هم داشته باشد.
• ممکن است بتوان افرادی را پیدا کرد که مطلقا تمرکزیدرونی» یا بیرونی» دارند. ممکن است به قدری به رشد شخصی و خودشناسی اولویت بدهندکه چشم، گوش، قلب و ذهنشان به روی ورودیهای اثرگذاری که اطرافیان ارائه میکنند، بستهشود. در طرف مقابل، ممکن است به قدری شیفته و کنجکاو دنیای پیرامون خود شوند و بهطورپایانناپذیری به جستوجوی دانش و تخصص خارجی بگردند که هیچ زمانی برای تمرکز بر خودو درک توانمندیهای درونی خود برایشان باقی نماند.برای فردی که چابکی ذهنیت» دارد،چنین بدهبستانهایی بیمعنا است. او مجبور نیست که بین این ذهنیتهای متقابل و حتیشاید مکمل، دست به انتخاب مطلق و صفرویکی بزند. علاوه بر آن، همانطور که پیش ازاین گفته شده، براساس شرایط موجود، مرحله کنونی مسیر شغلی یا رویاهای هر فرد، تعادلبین ذهنیتها تغییر میکند.تعادل ظریف، پویا و قدرتمند بین این ذهنیت، مدیران زن رابه سمت موفقیت سوق میدهد. آنها با مسوولیتپذیری شخصی خود، کنترل زندگیشان را دردست میگیرند و در عین حال اثرات جمعی دیگران بر شغل و موفقیتشان را درک میکنند.آنها ضمن آنکه ریسکپذیر هستند و از فرصتها و ابهام شرایط استقبال میکنند، با برنامهایهدفمند و کنشگرایانه، چرایی» چه چیزی» و چگونگی» رسیدن به اهداف شغلی و سازمانیخود را تعیین کردهاند. آنها برنامه دارند اما آماده تغییر و انطباق آن با شرایط جدیدهستند. آنها به دنبال خودشناسی عمیق هستند، به بهبود توانمندیها و نقاط قوتشان و مدیریتنقاط ضعفشان توجه میکنند. اما این توجه به خود، باعث نمیشود که چشمشان به جهان بیرونبسته شود و دیگر به دنبال دانش، تعاملات و نگرشهایی که زندگی و کار آنها را تقویتمیکند، نگردند.
کارکرد پژوهش
ن موفقی که با آنها دیدار داشتیم، برای ما توضیح دادند که چگونه چابکیذهنیت به موفقیت شغلی آنها کمک کرده است. بهعنوان مثال، آلمر ایفورت، یکی از شرکاو عضو هیات اجرایی جهانی شرکت بیکر مککنزی(Baker McKenzie) توضیح داد که چگونه توانسته است بین من»و ما» یا همان چیزی که آن را ذهنیت فردگرایی و ذهنیت جمعگرایی نامیدهایم، توایجاد کند.آلمر ایفورت میگوید: من با استقبال از فرصتها، امکان رشد و پیشرفت رافراهم میکنم. در عین حال، لازم است افرادی برای حمایت و همکاری در اطراف شما وجودداشته باشند.»ذهنیت مدیران زن موفق، همچنین سیال و انعطافپذیر است. این توانایی بهآنها اجازه درک و استفاده از تعادل ظریف بین ذهنیتهای همزاد اثرگذار بر مسیر شغلیشانرا میدهد.به شیوه کتی تیلور، رئیس هیات مدیره شرکت آربیسی (RBC) و رئیس و مدیرعامل پیشین هتلها و تفرجگاههایفورسیسنز (FourSeasons Hotels and Resorts) برای حل تضاد و تنش بین برنامهریزی و استقبالاز فرصتها و ماجراجویی توجه کنید: میزان مشخصی از برنامهریزی و فکر کردن دربارهمقصد، مسیر و جایی که میخواهید باشید، مفید است. با این حال، من هیچگاه در برنامهریزیمسیر شغلی خود سختگیری به خرج ندادهام. من هر چند سال یک بار، مدتی از همه چیز دورمیشوم و به بررسی این موضوع میپردازم که چگونه جاهطلبیها، توانمندیها و ظرفیتهایمن در رسیدن به دستاوردهای حاصله موثر بودهاند. آنگاه تصمیم میگیرم که مقصد و مسیرشغلی بعدی من چیست. برنامهریزیهای من به این معنا نیست که از فرصتهایی که در طولمسیر پیش میآیند، بهره نبرم. من میایستم و از چالشهای جدید استقبال میکنم.»در نهایت،لینا نیر، رئیس واحد منابع انسانی شرکت یونیلور (Unilever) توضیح میدهد که چگونه از وجود همزمان ذهنیتبیرونی و درونی خود بهره میگیرد: در رهبری سازمانی، به بازی درونی و بازی بیرونیاعتقاد دارم. هدف، چابکی، انعطافپذیری و مدیریت ویژگیهای شخصی، بازی درونی من است.من میتوانم این بازی را کنترل کنم. میزان خوب بودن من در بازی درونیام تعیینکنندهنتیجه بازی بیرونیام است. این بازی شامل اثری است که بر سازمان و جهان پیرامون خودمیگذارم، تفاوتی است که ایجاد میکنم، تفکر سیستماتیکی است که انجام میدهم و استراتژیهاییاست که تدوین میکنم. هر دو این بازیها باید همزمان انجام شوند. هر چقدر که بهعنوانیک مدیر، آگاهی درونی و تمرکز بیشتری بر نقاط ضعف و قوت خود داشته باشم، تفاوت بزرگتریمیتوانم ایجاد کنم.»
راهکارهایی برایمدیران زن
به ذهنیتی فکر کنید که بیش از سایر ذهنیتها از آن استفاده میکنید. اینذهنیت چه اثری بر زندگی شما دارد؟ گرایش بیشتر به یکی از ذهنیتها، چه اثری بر شغلشما، رضایت درونی، مسیر حرکت و سرنوشت اطرافیانتان گذاشته است؟به کارهایی فکر کنیدکه باعث میشوند چابکی ذهنیت بیشتری داشته باشید. با آگاهی از اینکه به بهرهگیری ازبرخی ذهنیتها گرایش بیشتری دارید، روی کاغذ دو یا سه روش برای افزایش چابکی خود بنویسید.چگونه میتوانید رویکردی انعطافپذیرتر در ذهنیت خود داشته باشید و در زمان لازم بهسراغ سایر ذهنیتها هم بروید؟بهعنوان مثال، اگر خودتان را بهعنوان یک برنامهریز»و نه یک ماجراجوی» ریسکپذیر شناسایی کردید، میتوانید سه اقدام مناسب برای ماجراجوییبیشتر در سه ماه پیش رو و در شرایط مناسب آن در نظر بگیرید. این اقدامات میتواند بهسادگی این مورد باشد: زمانی که تصمیم به پذیرش یک ریسک داشتی و در عین حال از شکستمیترسیدی، با یک هوادار، حامی یا یک فرد اثرگذار تماس بگیر تا تو را حمایت و راهنماییکند.»پاسخگویی و مسوولیتپذیریتان را افزایش دهید و زمانی را برای خودشناسی بگذارید.اقدامات خود را با یک همکار، دوست یا عضوی از خانوادهتان در میان بگذارید تا شما راپاسخگو و مسوولیتپذیر نگه دارد. به این موضوع توجه کنید که این ذهنیتها باعث میشوندچه احساسی داشته باشید و چگونه بر شغل و زندگی شما اثر میگذارند. به یافتن راههاییبرای افزایش انعطافپذیری ادامه دهید و مجموعهای از ذهنیتهای مختلف را براساس شرایط،مرحله کنونی مسیر شغلیتان و همچنان رویاهایتان امتحان کنید.
منبعEuropean Business Review :
هیچ روش واحدی برای برخورد با همه کارمندان وجود ندارد
مسیر ,شغلی ,مدیران ,زن ,یک ,ذهنیت ,مسیر شغلی ,مدیران زن ,به این ,ممکن است ,خود را ,شرایط موجود، مرحله ,براساس شرایط موجود،
درباره این سایت